موفقیت راستین

موفقیت راستین

هر کس طریق راستی و درستی را انتخاب کند زودتر به مقصد می رسد تولستوی
موفقیت راستین

موفقیت راستین

هر کس طریق راستی و درستی را انتخاب کند زودتر به مقصد می رسد تولستوی

رقصی بسوی خداوند

  

 

   

 

Dance towards God  

 

می گویند عشق یک تعهد نیست یک انتخاب است انتخابی لحظه به لحظه 

چون عشق واقعی زمانی و بین دو انسانی اتفاق می افتد که باهم و دست در اغوش هم به سوی یک مقصد در حرکت اند مقصدی بنام کمال والاترین مرتبه زیبایی، خوبی، دانایی، در یک کلام بهترین همه چیز، خداوند.  

فقط و فقط در این صورت است که خط زمانی زندگی دو انسان تا ابد بر هم منطبق می شود که از نقطه و مبدا خواست برای حرکت به سمت خوبی و زیبائی مطلق اغاز شود و به مقصد نهایت خوبی و زیبایی هرلحظه ادامه یابد در این صورت در هر نقطه این خط یا هر لحظه این دو راه این دو زندگی یگانه اند که عشق همان یکی شدن برای حرکت و سلوک به یک مقصد ارزشمند است و بالاترین لذت زندگی مگر جز حرکت به سوی کاملتر شدن است و معنای مذهب مگر جز راهی است که به سوی نهایت خوبی و زیبایی ختم می شود در این صورت عشق تعهد ناگزیر دو انسان برای باهم بودن نیست انسانهایی که گرچه از لحاظ فیزیکی در کنار هم زندگی می کنند ولی خود واقعیشان بینهایت از هم دور است،بلکه انتخاب ازادانه و بهترین انتخاب برای هر لحظه زندگی است.  

 دلیل ناپایداری تمام عشق ها همین عدم درک مقصد مشترک یا انتخاب مقصد نادرست است که در این صورت دو خط زمانی که از یک نقطه اغاز می شود چون یک مقصد ندارند تبدیل به دو خط واگرا شده و رفته رفته از هم دور می شوند وبه جایی می رسند که انقدر از هم دورند که هیچ تعهدی نمی تواند انها را در کنار هم نگه دارد  

این است مشکل تمام عشق هایی که برخلاف سرشت واقعی دوست داستن لحظه ای و ناپایدارند ولی  

عشق واقعی از جنس خود زندگی است  

یا زندگی واقعی از جنس عشق است  

و هر دو از جنس خداوندند ابدی و بینهایت  

و زندگی با عشق رقص دو جلوه از زندگی  است دست در دست هم بسوی خداوند.  

 

 

زندگی روزانه شما معبد و نیایشگاه شماست

  

 

  

 

 

 

  your daily life is your temple   

 

    

تمام عالم خلقت بنا به کشف و فرمولبدی انشتین و فیزیک جدید حوزه نیرو و انرژی واحدی است که هر عمل کلمه و حتی فکر هر موجود و هر جزئی از ان هر لحظه بر تمام اجزای به هم پیوسته ان تاثیر میگذارد . 

انسانی که حقیقت عالم را شناخت به این حقیقت بزرگ میرسد که تمام عالم یک ارگانیسم به هم پیوسته و واحد است

ویلیام بلیک میگوید

 کمال ادمی را چنین وصف کرده اند

 جهانی را در سنگریزه ای دیدن

و بهشتی را در یک گل وحشی مشاهده کردن

و بی نهایت را در کف دست نگه داشتن

و ابدیت را در لحظه ای در یافتن

انسانی که تمام عالم را یک چیز میبیند و میداند که هر موجود تجلی خاص و منحصر به فردی از حقیقت و زیبایی نامحدود و بینهایت است در مواجهه با هر موجودی خود را در پیشگاه حقیقت مطلق میبیند حضرت مولا چقدر زیبا فرموده اند که هیچ موجودی را ندیدم مگر انکه خدا را قبل از ان با ان بعد از از ان دیدم. 

 اری انسان واقعی در هر موقعیتی و در مواجهه با هر موجودی جز شکوه و زیبایی چیزی نمیبیند چون به زبان فلسفه حقیقت زیبایی و خوبی و کمال نام دیگر وجود است

و چون تنها نیستی در مقابل وجود قرار دارد پس هر نقص و زشتی و بدی و ناهماهنگی از نیستی و عین نیستی است.

پس تمام انچه وجود دارد جز شکوه و زیبایی و خیر و خوبی چیز دیگری نیست.

این نوع دیدگاه به عالم که دیدگاهی است که کتابهای اسمانی بزرگترین قدیسان دانشمندان و موفق ترین انسانها ی تاریخ مطابق ان زندگی میکرده اند و میکنند

دیدگاهی که هر لحظه موجب میشود تا انسان بهترین چیزی را که میتواند باشد به دنیا ببخشد و هدیه کند.

عبادت واقعی بستن زنار عشق در معبد عالم و دیدن خداوند در همه صورتهایش است دیدن خداوند در انسانی که نیاز به کمک و یاری ما دارد دارد (من یقرض الله قرض حسنا) دیدن خداوند در چشمان معصوم کودکی که در کنار خیابان فال میفروشد تجربه محبت خداوند در لبخند زیبای مادر و... 

انگاه است که نماز انسان به فرموده قران بزرگ نمازی دائمی میشود (الذین هم علی صلاتهم دائمون) 

این بزرگترین رمز موفقیت راستین است که بقول ارسطو سعادت و موفقیت هر انسانی از سعادت تمام موجودات عالم جدا نیست  

پس تنها راه موفقیت انجام وظیفه و کمک به موفقیت و پیشرفت تمام انسانهای دنیاست و کمال و عبادت واقعی انسان توفیق در انجام کارهایی است که نتایج و مواهب ان به تمام عالم انسانی میرسد. 

انشتین در یکی از جملات معروفش میگوید ترجیه میدهم سوار دوچرخه ام باشم و به خدا فکر کنم تا در کلیسا باشم و به دوچرخه ام.  

خیلی از ما فکر میکنیم که نمیشود در غوغای زندگی روزمره یا بقول انشتین سوار دوچرخه بود و به خدا فکر کرد ما عبادت و بندگی خداوند را به زمان و مکانهای مخصوصی محدود کردیم غافل از اینکه عبادت واقعی نه بخشی از زندگی روزمره بلکه راه و روشی است برای ان راهی مطابق با قانون و قاموس حقیقی هستی .